چه خندون چه گریون داره میگذره عمرا | خودتُ نرنجون بکامت باشه دنیا

فقط اگه « میـــــــــم » مشکلات رو برداریم!!!

چه خندون چه گریون داره میگذره عمرا | خودتُ نرنجون بکامت باشه دنیا

فقط اگه « میـــــــــم » مشکلات رو برداریم!!!

مهستی

خدا رحمتش کنه







ای خدا دیگه کی مثل هایده مهستی پیدا میشه  
 ..................
مراسم خاکسپاری مهستی
 
تلقین شهادتین توسط جناب آقای خراسانی

سحر دختر مهستی
کاروان خودروهای حامل تشیع کنندگان خاکسپاری مهستی


تابوت مهستی در حال حمل برای خاکسپاری

تالار مراسم پیش از خاکسپاری

شهرام صولتی، خواننده پاپ ایرانی

اندی، خواننده پاپ ایرانی

امیر قاسمی، مدیر شبکه جهانی تپش در حال دست دادن با جیمی دلشاد، شهردار بورلی هیلز. در زمینه عکس بیژن مرتضوی و معین نیز دیده می شوند

شهره، خواننده پاپ ایرانی در حال سخنرانی در مراسم خاکسپاری

................................
مراسم انرژی درمانی مهستی
با تشکر از کیارش عزیز ( شبکه ی fcnn.tv)

کاریکاتور هایی که برنده جوایز بین المللی شده اند

کاریکاتور هایی که برنده جوایز بین المللی شده اند
اگر هر کدام از عکس ها باز نشدند روی آن عکس
رایت کلیک کنید و گزینه Show Picture را انتخاب نمایید.

www.3jokes.com - Funny Pictures! 

www.3jokes.com - Funny Pictures!

www.3jokes.com - Funny Pictures!

www.3jokes.com - Funny Pictures!

عکس های مراسم اسکار

عکس های مراسم اسکار




















زمستون اومد هان

از زمستان غافل نشوید...


بای بای پاییز

اینم از این....  اینم که داره میره در نتیجه:


       چه خندون چه گریون داره میگذره عمرا ***خودت رو نرنجون به کامت باشه دنیا





پاییز

می دانم دلگیر می شوی

اما چه کنم

پاییز مرا می کشد

شیشه عطرش در جیب من مانده

و خودش رفته

تا تمام درخت ها را بیهوش کند

و بازگردد

فرصت نیست

تا برایت بگویم

برگ ریزان روح یعنی چه

و من چقدر از بوی پاییز را استشمام کرده ام

و ...

فرصت نیست

پنجره ها پس از زمستان گشوده می شوند

 


 

زندانی زمان

زندانی زمان

عقربه ها چه بی امان، خط می کشن روی زمان

می گذره عمر من و تو ،می ریم ومی مونه جهان

فرار این دقیقه ها ،مفهوم این بیهودگی

گذاشتی بر جاده من، نام قشنگ زندگی

محکوم یک تولدیم ،انگار به بیراه زدیم

یه عمر بی تفاوتیم ،یه لحظه خوبیم و بدیم

همیشه تلخ حقایقه، این بازیِ دقایقه

برای کشتن زمان ، ثانیه در مسابقه

in that time

in that time no one is crying

love is tagging

تقویم پاره پاره، این رسم روزگاره

عمری اسیر خزون و چند لحظه ای بهاره

زندگی یک خیاله ، در ذهن من سواله

تو پنجه های تقدیر ،افسوس شدیم مچاله

اگر در اشتباهیم ، همه غرق گناهیم

مسافریم و در سفری کوتاهیم

همه در یک زندانیم ، زندانیه زمانیم

حلقه ای از یک زنجیر، سلسله انسانیم

in that time

in that time no one is crying

love is tagging

بیا انسان که با تو،با تو همیشگی شم

تا که نترسم از مرگ، عاشق زندگی شم

اگر تنها یه قطره،اما با هم دریاییم

                    به

عشق هم محتاجیم ،بدون هم تنهاییم