ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
عشق یعنی یاد یک رویای نرم
عشق یعنی یک بیابان خاطره
عشق یعنی چهاردیواربدون پنجره
عشق یعنی گفتنی با گوش کر
عشق یعنی دیدنی با چشم کور
عشق یعنی تا ابد بی سرنوشت
عشق یعنی آخر خط بهشت
عشق یعنی گم شدن در لحظهها
عشق یعنی رود آبی بی انتها
عشق یعنی یک سوال بی جواب
عشق یعنی راه رفتن توی خواب
جلوی من قدم بر ندار،
شاید نتونم دنبالت بیام.
پشت سرم راه نرو،
شاید نتونم رهرو خوبی باشم.
کنارم راه بیا و دوستم باش.
ای مسافر غریبه چرا قلبمو شکستی ؟
رفتی و تنهام گذاشتی دل به ناباوری بستی
ای که بی تو تک و تنها، توی این غربت سنگی
می دونم برنمی گردی، شدی هم رنگ دورنگی
همه ی زندگی من اون نگاه عاشقت بود
چرا فکر کردی به جز من یکی دیگه لایقت بود ؟
رفتی و ازم گرفتی
اون نگاه آشنا تو
واسه من تو چی گذاشتی ؟
اتهام لحظه هاتو
حالا من تنها نشستم
با نوای بی نایی
چه غریبم بی تو اینجا
ای غریبه بی وفایی ...........
این کلام آخرینت
برده میل زندگی را از سر من
گفته ای شاید بیایی
از سفر اما نمیشه باور من
قطره قطره لشک چشمم
می چکد با نم نم باران به دامن
بسته ای بار سفر را با تو ای عاشق ترین بد کرده ام من
کی رود از خاطر من
آخرین بوسه شبی در زیر باران
رفتی و کردم صدایت
اما در آغوش شب گشتی تو پنهان