چه خندون چه گریون داره میگذره عمرا | خودتُ نرنجون بکامت باشه دنیا

فقط اگه « میـــــــــم » مشکلات رو برداریم!!!

چه خندون چه گریون داره میگذره عمرا | خودتُ نرنجون بکامت باشه دنیا

فقط اگه « میـــــــــم » مشکلات رو برداریم!!!

متون عاشقانه

                                                  

هنگامی که بود نمی دیدم٬هنگامی که می خواند نمی شنیدم!

وقتی دیدم که نبود٬ هنگامی شنیدم که نمی خواند!


 

شگفتا هنگامی که چشمه ای سرد و زلال در کنار گوش تو می جوشد و می نالد٬

 تو در آن هنگام تشنه آتش باشی نه آب!

و هنگامی که آن آب توسط همان آتش که تو تشنه آن بودی بخار شد و به هوا رفت

تو در آن هنگام تشنه آب گردی نه آتش!

 و عمری گداختن در غم نبودن کسی که تا بود در غم نبودن تو می گداخت...


در این دنیای بی حاصل چرا مغرور می گردی

سلیمان گر شوی اخر نصیب مور می گردی




   

 


جمله  من عاشقم این روزا تکراری شده

 

                          یه بهونه واسه گذار بی کاری شده

 

                                                      عاشقی گم شده و عشق دیگه

 

                                                                                اون هویت قدیمو نداره



دوستت دارم،        I love you
چون بیش از هر کیش و آیینی        Because you have done
به رویش من یاری رسانده ای.          More than any creed
فراتر از هر سر نوشتی،          Could have done
شادی را به من ارزانی داشته ای.          To make me good
این همه را هدیه داده ای،            And more than any fate
بی هیچ تماسی،کلامی یا اشارتی.         Could have done
به این کار توانا گشته ای،         To make me happy.
چون خود بوده ای،           You have done it
شاید دوست بودن در نهایت به این معنا باشد.             Without a touch
Without a word
Without a sing
You have done it
By being yourself
Perhaps that is what
Being a friend means
After all.

نامه ی عاشقانه

دیشب که به دیدارم آمدی  دسته ای از گلهای سپید بر سینه خود آویخته بودی بارها خواستم تمنا کنم آنرا به من هدیه دهی.لیکن جرات نکردم.
وقتی از من جدا شدی و در خوابگاه خویش خفتم دیدگانم خواب را از من گریزان نمودند و هنگامیکه شفق سر زد چون نیازمندی برگهایی از دسته گلت را یافتم وآنها را بوییدم.
این برگهای خشکیده خود ارزشی ندارند ولی چون یادبودی از محبت و عشق تو هستند بجای گل و شیشه عطر از آنها نگهداری میکنم تا روزیکه دگر باره بدیدارم بیایی و دلم از نگریستن رخساره همچون برگ گلت آرام گیرد.
پرتو سحرگاهی از پنجره من میتابد و از جانب تو پیام می آورد:
آنچه به دست گرفته ای چیست؟
پاسخ میدهم: این یک شاخه گل یا ریحان و گلاب نیست ولی چون از محبوب به یادگار مانده برای من عزیز است.
آنگاه بر جای خویشتن نشسته می اندیشم:
این یادبود وصال را من در کجا نگاهداری نمایم؟
همه آرایش و زینت ها را به کناری نهاده و با یاد تو که دل از من ربوده ای گوشه ای را بر گزیدم چه زینتی بالاتر از انکه بازمانده دسته گل یاسمنی را که بر سینه داشتی اینک بر روی قلب من قرار گرفته است و مرا به شکیبایی میخواند.
تو ای گل زیبای من که دلی آکنده از درد داری و خواب بر وجودت سایه انداخته است مگر به تو نگفته اند زیبایی و شکوه گل بیشتر به خاطر آن است که در دامان خاری جای دارد؟
بیدار شو و وقت را گرامی بشمار...برخیز و به یار آور که در کنار سنگ ها مردی تنها و بیکس بانتظار تو نشسته که هرگز نباید او را بفریبی چه میشود اگر به سوی او روان شوی و هنگامیکه تنها چهره دلارای تو را در نظر خویش مجسم کرده است حقیقت را در برابرش آشکار سازی بنوای گام های خود از رویایی که او را در بر گرفته است برهانی تا وی محبوبش را لختی در آغوش گیرد.
دست در دست هم نهاده دیدگانمان را به هم دوخته ایم زیرا سرنوشت اینطور میخواست که ما هم لحظه ای از شراب ابدیت سر مست شویم .
طلیعه خورشید و بوی سکر افرین گلها به ما نوید جوانی و کامرانی میدهند و این عشق که میان ما استوار گردیده است به اندازه ترانه های روستایی که از بیکران دور بگوش میرسد ساده و بی آلایش است.
یاسمن هایی که به خاطر من چیده و از آنها دسته گلی آراسته ای به من میگویند بیدار باش که این ارمغان با دادن و باز پس گرفتن نگاه شرمساری توام است.
او لختی بر تو لبخند خواهد زد و دمی شرمگین لب بر لبت خواهد فشرد و زمانی نیز بی سبب از خود بی خود خواهد شد.اما من میگویم عشق من و تو از ترانه هایی که برایت خواندم و آنها را بخاطر تو سرودم بی زنگارتر است.
ساعتی خوشتر از این دم که ما موجودیت یکدیگر را احساس مینماییم وجود ندارد و آنچه را که امکان ناپذیر و محال میدانند در میان من وتو نیست حتی در ماورای این طلسم سایه ای ما را تهدید نمیکند.

عاشقانه سری 2

غم یه عــاشـــق .. غم کمی نیست، چه فایده از اشـــک وقتی کسی نیست؟ درد یه عاشق، درد کمی نیست، چه فایده از اشک، وقتی کسی نیست.    


اشک در چشم من طوفان غم دارد ولی خنده بر لب میزنم تا کس نفهمد درد من


غم یه عــاشـــق .. غم کمی نیست، چه فایده از اشـــک وقتی کسی نیست؟ درد یه عاشق، درد کمی نیست، چه فایده از اشک، وقتی کسی نیست....


خیلی ها مترسک رو دوست ندارند چون پرنده ها رو می ترسونه ولی من دوسش دارم چون تنهایی رو درک می کنه


اگه کسی رو دوست داری نه براش ستاره باش نه آفتاب چون هردوشون مهمون زود گذرند. پس براش آسمون باش که همیشه بالای سرش باشی


هفت قانون شاد بودن: 1- هرگز متنفر نشو. 2- نگران نشو. 3- ساده زندگی کن. 4- کم را قبول کن. 5- زیاد بد است. 6- همیشه بخند. 7- یه دوست خوب مثل من داشته باش.


صدای خیس بارون رو می شنوی؟ آسمون دلش گرفته...آسمون داره اشک میریزه....... دل خیس آسمون داره داد میزنه . کجایی پس؟ انگار آسمون هم انتظار می کشه.. آسمون داره گریه می کنه.. درست مثل من.. من از شادی اشک می ریزم اون از غصه... آخه من تو رو دارم و اون نداره

چه قدر دوست داشتم تمام دلتنگی های این روز ها را با کسی تقسیم می کردم ، و یا کسی بود برای گوش دادن و درد دل کردن ، بماند که آنقدر فاصله زیاد شده که هرچه فریاد می زنم گویا صدایم را نه تو می شنوی و نه هیچ کس دیگر


خدایا آنکه در تنها ترین تنهائیم تنهای تنهایم گذاشت در تنها ترین تنهائیش تنهای تنهایش نذار 


اگر سلطنت بلد نباشم .سلطنت نمیکنم...اگر زندگی بلد نباشم زندگی نمی کنم ...اما اگه دوست داشتن رو بلد نباشم به خاطر تو یاد میگیرم


اگرزندگی مرگ است و مرگ هم زندگی پس درود بر مرگ و مرگ بر زندگی من به مردن راضیم ,لیکن نمی آید اجل بخت بد من را ببین کز مرگ هم ,نیز باید منت کشید


 این روزها نه مجالی برای دلتنگی دارم نه حوصله اش را................ ولی با این همه گاه گاهی دلم هوای تو را می کند



  

عاشقانه سری ۱(تقدیم به عاشقان واقعی واقعی واقعی)

دوستت دارم نه به خاطر شخصیت تو بلکه به خاطر شخصیتی که من در هنگام با تو بودن پیدا می کنم 


هیچکس لیاقت اشک های تو را ندارد و کسی که چنین ارزشی دارد باعث اشک ریختن تو نمی شود 


اگر کسی تو را آنطور که می خواهی دوست ندارد به این معنی نیست که تو را با تمام وجودش دوست ندارد


دوست واقعی کسی است که دست های تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند 


برای عشق مبارزه کن ولی هرگز گدایی نکن عشق دو دستی تقدیم نمی شود پس برای انکه بدستش آوری کوشش کن

عشق به هر چیزی شیرین است عشق به بودن و یا عاشق به خدا بودن از همه شیرین تر است
عشق غالبا یک نو عذاب است اما محروم بودن از آن مرگ است
زیبایی عشق را بوجود نمی آورد بلکه عشق است که زیبایی به وجود می آورد

اگر می دانستی که چقدر دوستت دارم برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی...
کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی... نمی تونی دوریش رو تحمل کنی... نمی تونی بهش بگی چقدر دوسش داری... نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری.. برای همین عاشقا دیوونه می شن...
عشق, اصل همه چیز, دلیل همه چیز و خاتمه ی همه چیز است.